سرفصل هاي حسابداري جهت ارائه - قسمت 5

سرفصل حسابداري جهت ارائه 

قسمت پنجم

 

گردآورنده: دکتر ابراهيم صنعت پور

 

سخت افزار : تجهیزات الکترونیکی شامل کامپیوتر، دیسکت، مانیتور، چاپگر و شبکه ای که آنها را بهم متصل می کند.

منو : یک فهرست انتخاب برای گزینش کارکردهای کامپیوتری.

شبکه : سیستم اتصال های الکترونیکی که به کامپیوترهای دیگر اجازه می دهد که برای استفاده از اطلاعات مشابه سهیم شوند.

نرم افزار : مجموعه برنامه ها یا دستوراتی که موجب فعالیت کامپیوتر می شوند.

دفتر روزنامه اختصاصی : یک دفتر روزنامه حسابداری برای ثبت نوع خاصی از مبادلات.

کاربرگ گسترده : یک برنامه کامپیوتری که اطلاعات را به وسیله فرمول به یکدیگر مرتبط می سازد.

دفتر معین : دفتر حسابهایی که در آن جزئیات مانده های دفتر کل موجود می باشد. مجموع حسابها در دفتر معین برابر با مانده حساب دفتر کل می باشد.

نسبت سریع : نسبت مجموع وجوه نقد بعلاوه سرمایه گذاری کوتاه مدت بعلاوه خالص حسابهای دریافتنی به مجموع بدهیهای جاری. این نسبت بیان می کند که آیا می توان بدهیهای جاری را بلافاصله و به تدریج که سررسید آنها فرا می رسد، پرداخت نمود یا خیر؟ این نسبت را گاهی اوقات نسبت آنی نیز می نامند.

تحلیل زمانی حسابهای دریافتنی : روشی برای برآورد مطالبات مشکوک الوصول از طریق مدت زمانی که سررسید آنها گذشته است.

ذخیره مطالبات مشکوک الوصول : یک حساب متقابل برای حسابهای دریافتنی که نشان دهنده بخشی از حسابهای دریافتنی است که انتظار نمی رود وصول شود. گاهی اوقات به آن ذخیره مطالبات لاوصول نیز گفته می شود.

روش ذخیره گیری : روشی برای ثبت مطالبات سوخت شده بر مبنای تخمین، قبل از تعیین میزان واقعی مطالبات سوخت شده.

هزینه مطالبات سوخت شده : هزینه ای برای فروشنده که به علت عدم پرداخت بدهی توسط مشتری ایجاد می شود. گاهی اوقات به آن هزینه سوخت نیز اطلاق می شود.

بدهی احتمالی : یک بدهی بالقوه که هنوز قطعیت نیافته و در آینده در صورت وقوع رویدادی بالقوه به یک بدهی قطعی تبدیل خواهد شد.

متوسط دوره وصول مطالبات : نسبت میانگین حسابهای دریافتنی به فروش روزانه. این نسبت بیانگر این موضوع است که متوسط مطالبات در چند روز وصول می شود.

روش حذف مستقیم : یک روش حسابداری برای مطالبات سوخت شده که در آن واحد تجاری به انتظار می نشیند تا پس از سوخت حسابهای دریافتنی آن را در دفاتر ثبت کند.

تنزیل یک سند دریافتنی : فروش یک سند دریافتنی قبل از تاریخ سررسید.

 واخواست سند : سرباز زدن بدهکار از پرداخت یک سند دریافتنی در سررسید. گاهی اوقات به آن نکول سند نیز گفته می شود.

بهره : درآمدی برای طلبکار بابت اصل وام اعطایی و هزینه برای وام گیرنده یا صادر کننده سند.

دوره بهره : دوره زمانی که بهره در آن محاسبه می شود. این دوره از روز صدور سند شروع و تا تاریخ سررسید بطول می انجامد.

نرخ بهره : درصدی است که برای محاسبه مبلغ بهره در مبلغ اصل ضرب می شود.

بدهکار : فرد یا یک واحد تجاری که با امضا یک سند پرداخت وجه در آینده را تضمین می نماید.

تاریخ سررسید : تاریخی که باید اصل و بهره استرداد شود.

ارزش سررسید : جمع اصل و بهره در سررسید یک سند.

طلبکار : فرد یا واحد تجاری که بدهکار در آینده وجهی را به او پرداخت خواهد کرد.

درصدی از فروش : روشی برای برآورد مطالبات مشکوک الوصول با استفاده از درصدی از فروش خالص نسیه(یا فروش خالص).

اصل مبلغ : مبلغی که طلبکار آن را به بدهکار قرض داده است.

سند وعده دار : نوشته ای که طی آن امضا کننده متعهد می شود در آینده، مبلغ مشخصی را پرداخت نماید.

محافظه کاری : مفهومی که بیان می دارد که ارقام مبادلات باید با کمترین مطلوبیت مورد نظر در صورتهای مالی انعکاس یابند.

کالای امانی : کالایی که توسط یک مالک (آمر) برای واحد تجاری دیگری (حق العمل کار) ارسال می شود و حق العمل کار در ازاء دریافت حق العمل، کالا را برای آمر به فروش می رساند.در اینگونه موارد به دلیل عدم انتقال مالکیت از آمر به حق العمل کار، حق العمل کار مالک کالای امانی نمی باشد.

اصل ثبات رویه : واحدهای تجاری باید دوره به دوره از روشهای حسابداری یکنواخت استفاده کند.

اصل افشا : صورتهای مالی باید در برگیرنده کاملترین اطلاعات برای تصمیم گیری افراد خارج از واحد تجاری باشد.

روش اولین صادره از اولین وارده (فایفو) : یکی از روشهای ارزشیابی کالاست و بر این فرض مبتنی است که همیشه اولین کالاهای موجود، اول به فروش رسیده اند و بنابراین موجودی کالای آخر دوره متشکل از خریدهای آخری می باشد.

فوب مقصد : اصطلاخی در تجارت که طی آن مالکیت کالا از فروشنده به خریدار در مکان جغرافیایی خریدار واگذار می شود.

فوب مبدا : اصلاحی در تجارت که طی آن مالکیت کالا در زمان خروج کالا از مکان جغرافیایی فروشنده، از فروشنده به خریدار منتقل می شود.

روش سود ناویژه : راهی برای تخمین موجودی کالا از طریق جابه جایی مدل بهای تمام شده کالای فروش رفته :

بهای تمام شده کالای آماده برای فروش = خرید خالص + موجودی کالای اول دوره 

موجودی کالای آخر دوره = بهای تمام شده کالای فروش رفته - بهای تمام شده کالای آماده برای فروش

سود نگهداری موجودی کالا : اختلاف بین سود ناویژه در روش فایفو و سود ناویژه در روش لایفو.

روش اولین صادره از آخرین وارده ( لایفو ) یکی از روشهای ارزیابی کالا که در آن فرض می شود کالاهایی که آخر خریداری شده اند، اول به فروش می رسند. در این روش کالاهایی که در آخر خریداری شده اند، بهای تمام شده کالای فروش رفته را تشکیل می دهند و موجودی کالای اول دوره و خریدهای اول، تشکیل دهنده موجودی کالای آخر دوره می باشند.

ذخیره لایفو : تفاوت بین بهای تمام شده موجودی کالا در روش لایفو و بهای تمام شده موجودی کالا در روش فایفو.

قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار : این قاعده الزام می دارد که یک دارایی باید یا به بهای تمام شده تاریخی و یا قیمت بازار (بهای جاری جایگزینی) ، هر کدام که کمتر است در صورتهای مالی گزارش شود.

مفهوم اهمیت : واحد تجاری باید شیوه ها و روشهای مناسب حسابداری را فقط برای اقلام و مبادلاتی که در صورتهای مالی از اهمیت برخوردار هستند، بکار گیرد.

سیستم ادواری موجودی کالا : در این سیستم لازم نیست که واحد تجاری مدارک لحظه به لحظه موجودی کالا را در اختیار داشته باشد. در عوض، در آخر دوره با شمارش فیزیکی موجودی کالا و بکارگیری روشهای مناسب ارزیابی، بهای تمام شده موجودی کالای آخر دوره معین می گردد.

سیستم دائمی موجودی کالا : در این سیستم واحد تجاری سوابق لحظه به لحظه موجودی کالا را در اختیار دارد.

روش شناسایی ویژه : یکی از روشهای ارزیابی کالا که برای اقلام متمایزی از موجودیها کاربرد دارد.

روش میانگین موزون : یکی از روشهای ارزیابی کالا که در آن بهای تمام شده، میانگین موزون واحد تعیین می شود. میانگین موزون از طریق تقسیم بهای تمام شده کالای آماده برای فروش بر واحدهای آماده برای فروش به دست می آید. گاهی اوقات به این روش، روش میانگین نیز گفته می شود.

مخارج سرمایه ای : مخارجی که موجب افزایش ظرفیت یا کارآیی و یا عمر مفید دارایی می گردد. مخارج سرمایه ای در بدهکار یک حساب دارایی ثبت می شود.

حق نشر : حق انحصاری برای تکثیر مجدد و فروش یک کتاب، تولید موسیقی، فیلم و سایر رشته های هنری. حق نشر عمری حداکثر معادل پنجاه سال دارد.

هزینه تهی شدن منابع طبیعی : بخشی از بهای تمام شده یک منبع طبیعی که در یک دوره معین کاهش یافته است. هزینه تهی شدن منابع طبیعی نظیر استهلاک در روش میزان تولید محاسبه می شود.

مبلغ قابل استهلاک : بهای تمام شده یک دارایی ثابت منهای ارزش اسقاط آن.

روش نزولی مضاعف : یک روش استهلاک تسریعی که در آن استهلاک سالانه از طریق ضرب کردن ارزش دفتری دارایی در یک نرخ ثابت که دو برابر نرخ خط مستقیم می باشد، محاسبه می شود.

ارزش اسقاط برآوردی : قیمت فروش مورد انتظار یک دارایی ثابت بعد از اتمام عمر مفید آن.

عمر مفید برآوردی : مدت زمانی که انتظار می رود بتوان از یک دارایی منتفع شد. عمر مفید را می توان در قالب سال، میزان تولید، کیلومتر و سایر واحدهای اندازه گیری بیان نمود.

تعمیر اساسی : تعمیری که ایجاد مخارج سرمایه می کند.

حق انحصار و فروش : امتیاز اخذ شده از یک واحد خصوصی و یا دولتی در مورد فروش یک محصول با شرایطی خاص.

سرقفلی : مازاد بهای تمام شده خرید یک واحد تجاری بر قیمت بازار خالص داراییهای آن (داراییها منهای بدهیها).

دارایی نامشهود : دارایی غیر قالب لمسی که به دارنده، امتیاز مخصوصی را در حال و آینده می بخشد.

اجاره بلند مدت : عبارتست از موافقتنامه ای که بر اساس آن اجاره دهنده حق استفاده از یک دارایی را در برابر اجاره به اجاره کننده واگذار می کند.

تعمیر غیر اساسی : تعمیری که ایجاد کننده مخارج جاری می باشد. این تعمیر در بدهکار یک حساب هزینه ثبت می شود.

حق امتیاز : حق انحصاری تولید و فروش یک اختراع به مدت هفده سال. این حق باید از دولت کسب شود.

دارایی ثابت : داراییهای بلند مدت نظیر ساختمان، زمین و تجهیزات که در عملیات واحد تجاری مورد استفاده قرار می گیرد.

مخارج جاری (مخارج درآمدی ): مخارجی که باعث نگهداری یک دارایی در شرایط موجود خود می شود و یا دارایی را در شرایط کاری خوبی حفظ می کند. مخارج جاری هزینه می شوند (با درآمد مطابقت داده می شوند).

روش خط مستقیم : یکی از روش های استهلاک که بر اساس آن هزینه استهلاک هر سال (دوره) مشابه می باشد.

روش مجموع سنوات : یکی از روشهای تسریعی استهلاک که بر اساس آن هزینه استهلاک هر دوره از ضرب مبلغ قابل استهلاک یک دارایی در یک کسر به وجود می آید. مخرج این کسر مجموع سالهای عمر مفید دارایی و صورت آن عمر مفید دارایی می باشد. در هر دوره با کم شدن عمر مفید، صورت کسر نیز کاهش می یابد.

علائم تجاری و نام تجاری : مشخصه ممتاز یک محصول یا خدمات .

روش میزان تولید : روشی برای استهلاک که طی آن مبلغ ثابتی از استهلاک به هر واحدی که توسط دارایی ثابت تولید می شود، اختصاص می یابد.

حصه جاری بدهی بلند مدت : سهمی از یک بدهی بلند مدت که باید ظرف یکسال پرداخت شود.

تنزیل یک سند پرداختنی : استقراض از بانک که در آن بانک بهره را از ارزش اسمی سند کسر می کند و مبلغ خالص آن را می پردازد.

مالیات حقوق : از جمع حقوق کارکنان بخشی به عنوان مالیات کسر و به حوزه مالیاتی پرداخت می شود.

جمع پرداخت ناخالص (جمع حقوق ناخالص) : کل حقوق، دستمزد، حق العمل و هر نوع پرداختی دیگر به کارکنان قبل از کسور.

پرداخت خالص (خالص پرداختی) پرداخت ناخالص منهای کسور، خالص پرداختی آن مبلغی است که کارکنان با خود به منزل می برند.

حقوق و دستمزد : حق الزحمه کارکنان و یکی از مهمترین هزینه های واحد تجاری.

سند پرداختنی کوتاه مدت : سند پرداختنی که باید ظرف یکسال پرداخت شود.

با تشکر از توجهتان

 

www.radbusiness.ir

دیگر مقالات
ارسال نظر
حداکثر تعداد کاراکتر متن نظر 500 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.